ادعای پیوستن برخی تولیدکنندگان به صف دلالان و عدمنظارت دولت بر حوالههای دولتی که به مرغدار تحویل داده میشود، اما از وادی سوداگری و بازار آزاد سردرمیآورد، هم در روزهای جاری از سوی برخی فعالان این حوزه مطرح شده است.
برای جویا شدن از حال و روز تولیدکنندگان، وضعیت تأمین نهاده و چگونگی نظارت دولت بر این بازار، با برومند چهارآیین، رئیسهیئت مدیره شرکت مادر تخصصی توسعه صنعت طیور ایرانیان و مدیرعامل سابق اتحادیه سراسری تولیدکنندگان مرغ گوشتی، گپو گفتی داشتیم که در ادامه میآید.
آقای چهارآیین! به نظر میرسد نابسامانیها در تأمین نهاده برای واحدهای تولیدی طیور پس از ۱۰ ماه به نقطه بحرانی رسیده است. شما به عنوان فعال صنفی مطلع این حوزه آیا دلال شدن برخی تولیدکنندگان و توقف تولیدشان را تأیید میکنید؟ و اینکه مثلاً گفته شده برخی مرغداران، جوجهها را با گاز خفه میکنند و حوالههای دولتی ۴ هزارو ۲۰۰ تومانی را به دلالان میفروشند؟
نابسامانی در تأمین نهاده بسیار زیاد است و آن را رد نمیکنم، اما یقیناً هیچ تولیدکننده واقعی، دلال یا همدست دلال نمیشود. این حرفها شانتاژ است، چون تولیدکننده واقعی، سرمایه و عمر خود را تلف و به آسانی واحدش را تعطیل نمیکند. تأکید میکنم اگر خلاف حرف من ثابت شود آن فرد از قبل تولیدکننده نبوده و دلال بوده است! روحیه تولید با دلالی سازگار نیست، چون تولید، زخمخورده دلالان است و تولیدکننده واقعی دل خوشی از دلالی ندارد.
پس شما وجود نابسامانی در تأمین نهاده را تأیید میکنید. در این ماهها در خصوص میزان تأمین نهاده از سوی دولت آمار متعدد و مختلف بوده است. در حال حاضر دولت چه سهمی در تأمین نهاده دارد؟
دولت امروز حدود ۵۴ درصد نیاز نهاده را با ارز ۴ هزارو ۲۰۰ تومانی تأمین میکند که این عرضه در سامانه بازارگاه صورت میگیرد. مابقی این نیاز از طریق دلالان تأمین میشود که حقیقتاً خون مردم و تولیدکننده را در شیشه کردهاند. دلالان ضربههای زیادی به بدنه تولید و مصرفکننده نهایی میزنند و دود این بینظمی به چشم تولیدکننده و مردم میرود. شخصاً و بسیاری از تولیدکنندگان بازارگاه را سامانه خوبی میدانیم، اما دلالان از این سامانه انتقاد دارند؛ چرا که مانع کارشان است و منافعشان را به خطر میاندازد. به باور من، اگر بازارگاه با قدرت بیشتری ورود کند و سهمش در تأمین نهاده بالاتر برود، تأمین دان به اندازه کافی و با قیمت مناسب امکانپذیر است. به این ترتیب قیمتها متعادل خواهد شد. در حال حاضر بخش زیادی از ارز دولتی ۴ هزارو ۲۰۰ تومانی از بازار سیاه سردرمیآورد و قیمت نهادهها حدود پنج برابر بالاتر از نرخ دولتی است. مثلاً سویا که با نرخ دولتی کیلویی ۲ هزارو ۷۰۰ تومان است، در بازار آزاد به چهار تا پنج برابر افزایش یافته است.
تولیدکنندگان حوزه طیور از ارز ۴ هزارو ۲۰۰ تومانی گلایه دارند و خواهان حذفش هستند، اما دولت همچنان این ارز را به نهاده تخصیص میدهد و همین برای تولیدکننده واقعی دردسرساز شده است. اگر قرار است این تخصیص ادامه یابد، چه راهکاری برای بهبود شرایط تأمین نهاده پیشنهاد میکنید؟
ما بارها گفتهایم ارز ۴ هزارو ۲۰۰ تومانی را نمیخواهیم، اما چون این نرخ به نام ماست و به کام دلال، ولی دولت اصرار دارد همین روند را ادامه دهد. در این صورت ما معتقدیم باید نهادههای وارد شده پیش از ترخیص، وارد بازارگاه شود تا تولیدکننده به طور مستقیم خرید کند و پای دلال وسط نیاید.
وقتی حرف از واردات نهاده دامی میشود همیشه نام واردکنندگان خاص به میان میآید. حتی برخی معتقدند این افراد بر شبکه توزیع هم مسلط هستند و نابسامانیها از همین ناشی شده است.
وجود مونوپول(انحصار) در واردات نهاده توسط برخی آقایان غیرقابلانکار است. هر کس توان و اعتبار دارد بفرماید و نهاده وارد کند، منعی برای واردات توسط دیگران نیست و گرفتاری ما هم متعلق به مرحله پیش از ترخیص نیست. ما امروز در مرحله پس از ترخیص گرفتاریم، یعنی محموله وقتی به بندر امام میرسد هم مبدأ، هم مقصد و هم قیمتش مشخص است، اما شبکه پخش مویگری فاسداندرفاسد ما مشکل ایجاد میکند.
پس آنهایی که نهاده با نرخ دولتی را در بازار آزاد میفروشند، چه کسانی هستند؟
عرض کردم شبکه مافیایی فاسد، کار را خراب میکند و کالای ۴ هزارو ۲۰۰ تومانی را به پنج برابر قیمت در بازار سیاه میفروشد. باید رفت یقه وزارت صمت را گرفت، چون این وزارتخانه مسئول نظارت بر بازار نهاده است. وزارت جهاد به عنوان تولیدکننده نهاده، نقشی در نظارت بر بازار ندارد، چون دوستان، قانون تمرکز وظایف و اختیارات مربوط به بخش کشاورزی در وزارت جهاد کشاورزی را متوقف کردند.
تأکید میکنم ما به برخی عملکردهای وزارت جهاد هم انتقاد داریم، اما در حوزه نابسامانی تأمین نهاده، وزارت صمت باید پاسخگو باشد. این وزارتخانه یکهزار دفتر و دستک دارد، سازمان حمایت دارد، فلان اداره را دارد، اما نظارت نمیکند.
به وزارت صمت اشاره کردید. خواستم نظرتان را در خصوص نرخ ۱۳ هزار تومانی مرغ که در همین روزها اعلام شد، بدانم.
در حال حاضر قیمت هر کیلو دان به طور متوسط ۷ هزار و ۷۵۰ تومان است و برای تولید یک کیلو مرغ زنده، ۲ کیلو دان یعنی ۱۵ هزار و ۵۰۰ تومان هزینه میشود. به فرض اینکه انرژی، حمل و نقل، نیروی کار، واکسن و... برای تولیدکنندگان رایگان تأمین شود، باز هم برای یک کیلو مرغ زنده باید ۱۵ هزار و ۵۰۰ تومان هزینه کنند. بر این اساس خودتان قضاوت کنید نرخ ۱۳ هزار تومان برای مرغ زنده، کارشناسی شده است یا نه؟ وزارت صمت با کدام مستندات این نرخ را تعیین کرده است؟ قیمت تمام شده مرغ زنده به حدود ۱۶ هزار تومان رسیده و همین مرغ وقتی به دست مصرفکننده نهایی میرسد بین ۵ تا ۶ هزار تومان افزایش قیمت دارد که مصرفکننده هم این نرخ را قبول ندارد. واقعیت این است که چون وزارتخانه چند ماه وزیر نداشته میتوانیم برخی نابسامانیها را طبیعی بدانیم، اما با آمدن وزیر جدید، امیدواریم تغییراتی به نفع تولیدکننده و مصرفکننده رخ دهد. هر چند با نرخ ۱۳ هزار تومانی اخیر نشان دادند این وزارتخانه همچنان نگاه مصلحتی و برای خوشایند مافوق کارکردن را به کار کارشناسی ترجیح میدهد!
نظر شما